در بررسی هایی که در طی سالهای متمادی در شرکت های مختلف داشتم این نکته نظرم را جلب کرده بود که آموزش ها فاقد چهار هدف اشاره شده در مبحث توسعه مدیریت و منابع انسانی شامل ارتقای دانش، ارتقای مهارت، تغییر رفتار و بهبود فرآیندها در اکثر سازمانها می باشند. بدنبال این بودم که رفع این نقیصه و چگونگی عملیاتی کردن آن را بعنوان نمونه عملی اجرایی کنم. بنابراین با همکاری بسیار پرانرژی و مسولیت پذیری آقایان پوستین دوز، حسنی، احمدی، امیری، صالحی و تعدادی از کارشناسان حوزه اداری و آموزش پارس خودرو تلاش کردیم که روش های آموزشی را با تکیه بر فرهنگ بومی و فرهنگ سازمانی متحول کنیم. نکته ای که در اکثر مطالعات مربوط به سشرکتهای ژاپنی و اروپایی داشتیم، بیانگر این موضوع بود که نظام پیشنهادات در آن شرکتها بسیار پویا و اثر گذار می باشد. سالانه تعدادقابل توجهی از پیشنهادات منجر به اصلاح وتغییر فرآیندها، عملکردها ، فرمت ها و گردش اطلاعات، اصلاح کیفیت خدمات، و… می شود. شرکت ها از این محل صرفه جویی ها، درآمد ها و بهبود عملکرد و خدمات قابل توجهی را بدست می آورند.
در حالیکه در عموم شرکت های ایرانی نظام پیشنهادات بیشتر یک دستورالعمل بلا استفاده برای کارکنان و شرکت ها می باشد و حتی می توان گفت از سیستم ارزیابی عملکرد هم بی خاصیت تر می باشد. ما برای اینکه نظام پیشنهادات از اثر بخشی لازم برخوردار باشد و کارکنان نیز به نتایج پیشنهادات خود در کوتاهترین زمان ممکن برسند اقدامات خاصی را سازماندهی کریم.
بدون نظر! اولین نفر باشید